صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

مدت هاست که در حال چیدن پازل تنهایی خود هستم اما دریغا که عمر را به بیهودگی گذراندم و اکنون چیزی ندارم ...هیچ چیز ...جز او که برای همه هست و همه برای او ...کاش کمی خود را برای ملاقات با یار آمده کرده بودم کاش...

نمی دانم که دیر است برای شروعی زیبا یا زود ولی یک چیز را می دانم اینکه او تنها کسی است که هرگز امیدم را نا امید نمی کند...با امیدم می خواهم قدم بردارم به سوی امید و به سوی او که یگانه یاور من بوده و است....