صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

مهربانم...

با اندکی مهربانی بهشت را می بینی که در همین نزدیکیست...  

 


پ.ن: کاش بدونی ای فرشته بدون بال من...  کاش بدونی که چقدر دوست دارم...

 

روز مادر مبارک...

شباهت یا تفاهم؟!!

وقتی هم کاغذت سفید باشه هم جوهر قلمت، اون وقت نوشته هات میشه مثل پست های من تو این چند ماه... (هستی در عین نبودن و نیستی در عین بودن...) نمیدونم عیب از کاغذ سفید بود یا از قلم سفید... نمیدونم شاید از شباهت زیاد به تفاهم نمی رسیدند!!!! بگذریم ... حالا یه قلم دارم که سفید نیست یا شایدم یه کاغذ که سفید نیست و کلی حرف برای گفتن...  حالا حداقل فهمیدم برای هر چیزی تفاهم لازمه نه شباهت...   

 



پ.ن: مدتی سکوت اما باز سکوت تاب نیاورد ، انگار دلش فریاد می خواهد....

پ.ن: گفتم که کلی حرف برای گفتن دارم همش را گفتم فقط باید ترجمه اش کنی...همین...

پ.ن: دوباره تصمیم گرفتم بخش نظرات را فعال کنم...