صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

باور...

می گویند:

وقتی ابراهیم (ع) را در آتش انداخته بودند، یک پرنده مدام دهان کوچکش را پر از آب می کرد و بر روی آتش می ریخت تا اینکه آتش کمی سردتر شود...

ابراهیم (ع) به او گفت:

ای پرنده! این آب دهان تو چه ارزشی دارد در مقابل این همه آتش؟

پرنده کوچک گفت:

من فقط بدین وسیله می توانم عقیده و علاقه و ایمانم را به شما ابراز کنم.

(بر گرفته ازکتاب نبرد حق و باطل استاد مطهری)




پ.ن: افسوس از این همه بی رحمی و بی محبتی که در وجودمان رخنه کرده...افسوس...

نظرات 9 + ارسال نظر
یه دوست قدیمی سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.khoddam8.mihanblog.com

سلام
زیبا بود
به ما سر بزنید

مرتضی. ا پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ق.ظ http://www.khaterahaee.blogfa.com

سلام بر شبی دیگر از دلتنگی ها.
در حال نوشتن مطلبی جدید بودم که دعوتتان مشتاق به
حضورم ساخت و تبریک به این اشتیاق از سر نوشتن...
متن برگرفته تان از فیلسوفی گرانقدر که از جانگدازی ابراهیم(ع) از روزگار و شهامت اسماعیل(ع) از جان زمینی سخن
می گفت با وجود کوتاهی،بسیار به جا و زیبا بود .
از همین فرصت،پیشاپیش شما را دعوت به حضور به نوشته ی
جدیدم در فردای امروز نموده که نظرتان برایم بسیار،عزیز است.

خادم الرضا(یه دوست قدیمی) پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ق.ظ http://www.khoddam8.mihanblog.com

کلیپ غبار روبی از قبر حضرت عشق سلطان علی بن موسی الرضا(ع)


توسط امام خامنه ای

دو استکان چای داغ پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ب.ظ

زیبا بود...
مثل همیشه
راستی این کتاب هزار گوهر علم رو از کجا می تونم گیر بیارم؟

ممنون از اینکه سر زدین...
در مورد کتاب یک هزار گوهر علم من خود این کتاب را ندارم بعضی از نوشته هاش را در سربرگ یه سر رسید خوندم که با این منبع معرفی شده بود بعدا هر چی به دنبال کتاب گشتم پیدا نکردم ولی به نظرم اسم اصلی کتاب این نباشه !!!!! چون اصلا از این مولف این کتاب را نداریم ...

مرتضی. ا پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://www.khaterahaee.blogfa.com

سلامی دیگر با امید به بهروزی تان.
سالگرد غروب،فروغی زمان تسلیت.
نوشته ای بدین سبب بر خط رهایی است و منتظر دیدارتان.

مرتضی شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:17 ب.ظ

نگاه کن چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آن که مرگش میلاد پرهیاهای هزار شه زاده بود.
نگاه کن ابراهیم در آتش-شاملو

علی دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://naqhdine.parsiblog.com

سلام
وبلاگ خوبی داری به اگه به نقد فیلم علاقه داری به وبلاگ من هم یه سری بزن

خودم سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:53 ق.ظ http://ne3a.blogsky.com

عجب!
واقعا ادم رو به وجد میاره!
دوست دارم به من هم سر بزنی!
بدو بیاااااااااااااااااااااااااااااا

چلا یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 ب.ظ http://chaitanya.blogfa.com

از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائی ست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد