صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

شباهت یا تفاهم؟!!

وقتی هم کاغذت سفید باشه هم جوهر قلمت، اون وقت نوشته هات میشه مثل پست های من تو این چند ماه... (هستی در عین نبودن و نیستی در عین بودن...) نمیدونم عیب از کاغذ سفید بود یا از قلم سفید... نمیدونم شاید از شباهت زیاد به تفاهم نمی رسیدند!!!! بگذریم ... حالا یه قلم دارم که سفید نیست یا شایدم یه کاغذ که سفید نیست و کلی حرف برای گفتن...  حالا حداقل فهمیدم برای هر چیزی تفاهم لازمه نه شباهت...   

 



پ.ن: مدتی سکوت اما باز سکوت تاب نیاورد ، انگار دلش فریاد می خواهد....

پ.ن: گفتم که کلی حرف برای گفتن دارم همش را گفتم فقط باید ترجمه اش کنی...همین...

پ.ن: دوباره تصمیم گرفتم بخش نظرات را فعال کنم...

...............................

وقتی حرفی برای گفتن نداری بهترین کار سکوته.... 



آرام...

چه مهمانان بی دردسری هستند مُردگان ! 

 نه به دستی ظرفی را چرک می کنند... 

 نه به حرفی دلی را آلوده ... 

تنها به شمعی قانعند و اندکی سکوت...

--------------------------------------------------------------------------------------

خدا را شکر حالم بهتر شده ...دوباره همه چیز به روال طبیعی خودش برگشته...

تردید...

تنها خداست که نمی توان به انتظارش ماند...در انتظار خدا به سر بردن یعنی درنیافتن این که خدا در توست


 

کم کم میخوام با صدای سکوت خداحافظی کنم شاید دیگه صدای سکوت حرفی نزنه و این پایانش باشه...نمی دونم... 

و شاید خدانگهدار....

سکوت....

می دونی دارم به چی فکر میکنم؟! 

اینکه اصلا سکوت چیه؟!!!  

چرا من عاشق سکوت و صداش شدم؟!!! 

هر چی فکر میکنم بیشتر جوابش برام مبهم میشه!!!!!!!!!!!

............

..........................................

..............................................................................................................

.........

.................................................

 

 

..........................

..................................................................................................................................

...........

این تمام حرفام بود..آخیش آروم شدم...هیچ وقت فکر نمی کردم به همین سادگی بشه آدم حرفش را بزنه و آروم بشه...

صدای سکوت من...

سلام ...

شاید تو هم صدای سکوت را بشنوی و بتوانی آن را درک کنی.
در این دنیا صدایی زیباتر و رساتر از سکوت نشنیدم و نخواهم شنید.
صدایی که هر کسی را یارای شنیدن آن نیست و تنها می توان آن را با گوش دل شنید و نه با گوش جان. پس گوش دل خود را باز کنیم تا صدای سکوت را بشنویم که همان صدای خداست و صدای خدا آهنگ عشق است.

خدایا صدای تو طنین انداز ترین صدایی ا ست که تا به حال شنیده ام اما...

اعماق سکوت...

سکوت دردناک است اما در سکوت است که همه چیز شکل میگیرد و در زندگی ما لحظه هایی هست که تنها کار ما باید انتظار کشیدن باشد. درون هرچیز در اعماق هستی نیرویی هست که چیزی را می بیند و می شنود که هنوز قادر به درکش نیستیم. هر آنچه امروز هستیم از سکوت دیروز زاده شده است.

صدای سکوت،آوایی است برای بیان حقیقت...

سلام...

فعلا هیچی نمی تونم بگم... جز اینکه سکوت اختیار کنم...همین...

...

.......................

همین...